جدایی من و عشق فراموش نشدنی

سلام

اگه دوسم داشتی بهم میگفتی غلط میکنی بری با یکی دیگه


فک میکنی من بهت فکرنمیکردم

نه خیلی خوبم فکر میکردم


باورت میشه سره کلاس داشتم بهت فکرمیکردم که اصلا شماره ی


کلاسیمو یادم نبود


نمیدونستم کجا باید برم بشینم امتحان بدم

؟؟؟؟

من گفتم بهت بگم که ببینم جوابت چیه

که گفتی


با اون.بای

با اون بای

با اون.بای

با اون بای

با اون.بای

با اون بای
با اون.بای

با اون بای


با اون.بای

با اون بای

با اون.بای

با اون بای

با اون.بای

با اون بای

با اون.بای

با اون بای

با اون.بای

با اون بای



این اس که اومد شکستم به خدا

اخه چرا ما نمیتونیم بگیم فقط تو

چرا چرا چرا


ببین من قصد داشتم 19 اذر تا 19 دی توی وبم بنویسم که اگه من با

کسی دوست هستم لطفا بگه بهم و بیاد توی وبم بگه


میخواستم رمز هامو بهت بدم


یاهو

چتروم


فیس بوک

نیمباز


وبلاگ


خودت رمزاشو داری


چون همشون به تو مربوطه

تکه ی از چیزایی که ازت میدونم


مثل تاریخ تولدت یا اسمت یا تکه کلامت یا هر چیز دیگه ای


میدونم وب یوهوهو را حذف نکردی و ادرسشو عوض کردی


من میخواستم روز تولدم بهت چیزایی را ثابت کنم که دیگه واقعا عاشق


هم باشیم

اگه میذاشتی تا 19 دی باهم بودیم


ورمزمو بهت میدادم

میدیدی که من با هرکی حرف زدم همش از تو بوده


که چقدر خوبی

چقدر نازی


چقدر دوست دارم

چقدر دوست دارم


ولی من واسه تو اهمیت چندانی نداشتم


خودت میدونی که من با کسی نیستم


خودت شاهد بودی واسه رسیدن به تو چقدر زحمت کشیدم


صب از خوابم میزدم تا تو را بدست بیارم

خدا هم یکیو بهم داد


که همونی بود که میخواستم


اونم خودتی

اره خودت


ولی

چند وقته کارت شده شک کردن به من


به خدا من بهت شک نکردم که با کسی میحرفی و نگفتم فیس نرو


چون معتقدم اگه واقعا دوسم داشته باشی


منو میذاری جای همه

ولی میدونم دوسم داری


اونم خیلی دوسم داری


ولی امروز به دوست داشتنت خیلی شک کردم


تا به حال شک نکرده بودم


ببین

من یه وبلاگ دیگه دارم


که از وقتی با تو اشنا شدم مطالبمو مینویسم اونجا


حتی هرچی توی را مدرسه برام اتفاق میفته را مینویسم


در مورده تو و ...

اون وبو زمانی درست کردم


که تو گفتی من دفتری دارم که حرفامو مینویسم


من توی اون وب


حتی از دختر هایی که باهاشون میحرفم هم نوشتم


اون روز هم که گفتی  سارا بهت سلام میرسونه


گفتم کدوم سارا


بهم گفتی همونی که هی میری وبش و میگی بیا وبم


من مگه چند دفعه رفتم وبش


گفتی بهش عکس دادم


ولی من همون موقعی که داشتم عکس میدادم


بهت گفتم و دادم


خودت گفتی بده تا یه ذره سر به سرش بذاریم


من در زمانی که با تو بودم به هیشکی فکر نکردم


توی وبم 3 نفره دیگه خواستن جای تو را بگیرن


من واسه همین رمزمو بهت نمیدادم


چون احتمالا از شون بدت میومد


اونا هم ادمای بدی نبودن


هر کدومشون هم رمزای وبلاگشونا بهم دادن تامن امتحانشون کنم


حتی برام وبلاگ درست کردن


حتی یکی از این وب ها که یه روی بهت معرفی کردم


واسه من ساخته شده


ولی هیچکدوم این دخترا به دلم نچسبید


چون تو را من انتخاب کردم و مطابق دلمه


ولی اینا کسایی هستن که منو انتخاب کردن


حتی یکی هست که میخواست از نت بره


ولی واسه من موند


وگاهی میاد درد و دل میکنه برای من


منم گاهی دلم تنگ میشه برای تو به اون میگم


اونم میگه خوش به حال تو


امروز قراره بشینم هرچی توی دلمه بریزم روی کیبورد


چون گفتی خداحافظت باشه و بای


یعنی دیگه هرچی هست تموم شده باشه


خب ببین از اون روزی که گفتی عکسامو حذف کن


همه را حذفیدم جز اولیه


باز میخواستم اینم بحذفم ولی نمیتونم


دوسش دارم


ولی ازت خواش میکنم تو عکسامو حذف کن


شمارمم بحذف


من شمارتو از توی گوشیم میحذفم


ولی جایی مینویسم واسه خودم


عزیزمن


خیلی دوست دارم خیلی


اندازه ای که نمیتونی فکرشو بکنی


ولی....


دیگه واست چی بگم


اها من دیروز همش بهت فکر میکردم


دوستم گفت چت شده


گفتم هیچی


گفت نه بابا بگو دیگه


گفتم دلم واسه یکی تنگ شده


گفت کیه


گفتم یه دختر شیرازی که خیلی دوسش دارم


کشته مردشم


یکمی ازت گفتم


و اونم گفت


مهدی بیا یه کاری کن


گفتم چی


گفت مطمین شو دوست داره یا نه


گفتم نه بابا اونم خیلی دوسم داره


گفت از کجا میدونی


گفتم خب حس کردم دیگه


گفتم تا حالا به عشقش شک نکردم


گفت


خب بیا کاری که میگم را بکن


گفتم چی


گفت بهش بگو یکی دیگه منو میخواد


ببین چی میگه


اگه گفت برو و مال اون باش


که دوست داره ولی عاشقت نیس


اگه


فشت داد و گفت غلط میکنی بری


بدون از صمیم قلبش دوست داره


که تو گفتی برو با اون


گفتم بهش از کجا مطمینی


گفت من تا حالا با دخترای زیادی بودم


از همه اینو پرسیدم


همه گفتم برو با اون


تو مارا دوست نداری و اینا


ولی من باز گفتم اخه این چ حرفیه میزنه


انگار دیوونه شدمه



تا اینکه امروز لحظه لحظه میکردم تا ی گوشی از کسی بگیرم و بهت

اس بدم

دوسم داری یا نه


به اون خطتت اس دادم


دوسم داری یا نه


دیدم خاموشه


گفتم حتما خدا میخواسته که من اون سوالو ازش بپرسم


منم پرسیدم که



من با کسی دیگه ای هستم


باید رو در رو بشین که من وضع خودمو بدونم


که توگفتی برو مال اون


راحله اینو دارم از صمیم قلبم میگم


من خیلی دوست دارم


خیلی


تو خیلی دختر خوبی هستی


ارزوی هر پسری که با تو باشه


چون جدی جدی خوبی


ب خدا خیلی نازی


من دیوونتم


میخواستم شوهرت باشم ولی...


قرار بود هفته ی اخر اذر


بچه ها را ببرن اردو


من به رییس شورا دانش اموزی گفتم


که توی جلسه مطرح کنن که بچه ها را ببرن شیراز


میخواستم منم باهاشون بیام تا تورا ببینم


تا حالا دو باری خواستم بیام پیشت


دوبارشم دعوامون شده


بیخیال ولش کن


....من الان نمیدونم چطوری باید فراموشت کنم  راحله


تو خیلی ادم خوبی هستی برای من


خیلی توی دلم جا گرفته بودی


خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی


هنوزم هستی


ولی از شک کردنت بیزارم


میخواستم ثابت کنم ی بار دیگه که چقدری دوست دارم


ولی نذاشتی


اینا اخرین حرفای من به تو


خواهش میکنم


خواهش میکنم


خواهش میکنم


مراقب راحله ی من باش


یادته گفتم مراقب چشمات باش


هر کسی لیاقت نگاه کردن به چشمای تو را نداره و هرکسی هم لیاقت

نگاه کردن تو را نداره؟؟؟؟؟؟؟؟

مراقبشون باشیا


درساتم بخونیا


خوشحالم که خیلی میخونی


ولی بهتره بدونی من هیچی نمیفهمم دیگه


دیروز برگه سفید دادم به معلمم


بیخیال


خلاصه


من خیلی دوست دارم


به پاهات میفتم و التماست میکنم


تورا خدا


تورا جون مامانت


تورا به خدای که میپرستی


تورا به امام زمان


تورا به هرکی که واست عزیزه


مراقب قلبت باش


مراقب قلبت باش


دارم نگات میکنم


خیلی خوشگلیا


نباشم که قلبت درد بگیره


اینم میخوام بحذفم


کاش بتونم ای خدا


راحله


راحله


راحله

دوست دارم دوست دارم دوست دارم


خب دیگه باید برم درس بخونم البته اگه چشمام بذاره


چشمام که توی این الودگی هوا میسوخت


تو هم که گریونش کردی


بدتر شدن دیگه


کاشکی الان میشد باهمدیگه حرف میزدیم


یه ذره میخندیدی


حداقل واسه اخرین بارم که شده صدای خندتا میشنیدم


یادته قضیه ی تقلب را؟؟؟؟؟


خیلی باحال میحرفیدی


یادته ادای معلتون را دراوردی


یادته من گفتم که عین زهرا ترکم


چقدری بدت اومد


ای خدا


روزا چقدر زود میگذرن


کاش یه یادگاری ازت داشتم


حالا بذار یکم دیگه حرف بزنم باهات


خب دیگه چی داشتم بگممممممممممممممممم


اها


وقتی بزرگ شدی


و شوهر کردی


و بچه دار شدی


حتما بیا اصفهان


یادت نره ها


به محمد هم سلام برسون


بگو توی حسرت دیدنش میمونم


بگو خواهرش میگفت یه بار از ترس خودشو خیس کرده و خیلی

خوشگلم هست


به علی هم سلام برسون و خداحافظی کن


بگو انشالله به دختری که توی دانشگاه تبریز میخواد میرسه


و موفق میشه


  به پسرعموی عوضیتم بگو


حیف نشد دختر عموش مال من بشه


به بابایی ا....ر هم بگو مراقب تک دخترش باشه


البته اول مراقب بچه ی توی شکمش باشه ها


خودت گفتی 7 ماهشه


الان باید دیگه به دنیا بیاد


دیگه9 ماهه شده

.

.

.

.

کوفت نیشتو ببند


منو گریه انداختی و خودت میخندی دیوونه


................


خب


به مامانی م....ا هم بگو


مامی جون خیلی مراقب راحله باش


چون چندباری قلبش درد گرفته و بهتون اطلاع نداده


مراقبش باشین


......

اما خودم و خودت


راحله خانم


چقدر زود ارتباط من و تو تموم شد


وای تازه 5 ماهه


چقدر خوب بود اون اولا


چقدر سعی کردم


تا اخرش گفتی غروب بهت میزنگم


ولی همون موقع زنگیدی


یادته اولین باری


که باهم حرف زدیم


من چقدر صدام میلرزید؟؟؟؟؟؟


یادمه تو داشتی قضیه ی بوسیدن پسر عموت را میگفتی


راستی حامد را هم ببوس


و دیگه اخراشه


خسته شدن چشمات


عزیز من


گل من


به خواهش هایی که اون بالا کردم توجه کن


بهشون گوش بده


سعیما میکنم فراموشت کنم


ولی میدونم که نمیتونم


عکستم حذفیدم


تو هم بحذف


کاشکی الان پیش هم بودیم


دلم میخواست بغلت میکردم و سرتو میگرفتم توی دستم و میگفتم

دوست دارم


ولی حیف که نیستی پیشم


ارتباط منو و تو داره روز 14 اذر 91 ساعت12.50دقیقه از بین میره


این وبلاگ را هم به یادت میزارم بمونه


و حذفش نمیکنم


شاید گاهی اپش کنم واسه دلتنگی خودم برای تو


وبلاگ جوجو بلا را هم خوشگل ساختی


ولی دیگه لازم نیس...


منم تموم شدم


کاش دوباره بتونم جون بگیرم و روی پاهای خودم بمونم


دارم اس هات را پاک میکنم


یکیشو واست بنویسم


.............

اه فقط از کل دنیا دلت یکی را میخواهد و میدانی تا ابد هم که خدا خدا


کنی

به دستش نمیاری


میدانی باید بگذاری و بگذری



9/9/91


18.59

.....................................

.

.

.

.


خب حذفیدم


شمارتم حذفیدم


دعا کن بتونم فراموشت کنم


خدایا مراقبش باش توی زندگیش


به اروزهاش برسونش


مواظب قلبش باش


خودت میدونی دوسش دارم


ولی دیگه نمیتونیم باهم یاشیم



خدایا واسه دلکندن ازش بهم قدرت بده


خدایا مراقب زندگیش و خانوادش باش


خدایا مراقب باش دلشو الکی به کسی نده که دوسش نداره


خدایا بعد من با هرکی هس خوش باشه


خدایا کمکش کن سرافراز باشه توی عمرش


خدایا


کمک کن


کمک کن


دکترا بتونن قلبش واسه همیشه خوب کنن


که توی زندگیش دغدغه ی قلبشو نداشته باشه


خدایا نذاری گریه کنه ها


خدایا چشماشو به هرچیزی وابسته نکن


خدایا مراقب چشماش باش


خدایا به حرمت امام و و پیامبرات


ازت میخوام


به اونم کمک کنی وقتی داره این مطالبو میخونه


باور کنه دوسش دارم


و داشتم و خواهم داشت


دیگه وقته رفتنه


همه را امیدوارم خونده باشی


میدونم زیاده


ولی خب وقت جداییه دیگه


باید همه چی رو بگم


امیدوارم سالیان سال زنده باشی


موفق باشی




خدانگهدار

لوووووووووووووس

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

بای

گریم گرفت

بای عمرم

خدانگهدار

این وبلاگ افسانه شد

خدا نگهدارتون


نمیخواستم حذفش کنم

ولی وقتی اومدم وبلاگ های کلبه ی مهربانی و وبلاگ عشق افلاطونی


رادیدم تصمیم گرفتم بحذفم


بای



عزیزم لوس شدیا

سلام این مطلب را دارم برات مینوسم

درست زمانی که داری سر به سرم میذاری و خودتو لوس میکنی

میدونم دوسم داری

ولی بدون خدایی منم توی دوست داشتنت کم نذاشتم

اما به خاطر مشکلاتی نتونستم این دو هفته را بهت زیاد اس بدم

میدونم ازم دلخوری

ولی گفتم که معذرت میخوام و سعی میکنم جبران کنم

خب الان یه اس دادی بهم

بذار بخونمش....

.

.

..

.

خب عزیز دل من

این اسو دادی که چی بشه

اگه نمیخوای بهت اس بدم بگو نده

من فقط گاهی حالتو جویا میشم

اخه گل من

چرا اینقد داری بدرفتاریمو به رخم میکشی

من که دیشب 2 ساعت 45 دقیقه فقط بهت میگفتم گه خوردم و بس

خب ببخش دیگه

میدونم به اندازه ی قبل دوسم نداری

ولی به خدا نمیتونم بهت اس ندم

حداقل بذار گاهی دلم تنگ شد بهت اس بدم

با این است که الان دادی

گریم انداختی

مراقب خودت باش

نترس من حرفاتو باور نکردم

ولی میدونم میخوای زجرم بدی و میخوای کاری کنی ازت متنفر بشم

ولی جون عزیزترینت باهام اینطوری نکن

ای خدا بهش بفهمون چقدر برام عزیزه

خدایا مراقبش باش

مراقب معصومیت چشماش باش

بای


من خدایی دارم،

که در این نزدیکی‌ست
نه در آن بالاها
مهربان، خوب، قشنگ
چهره‌اش نورانیست
گاهگاهی سخنی می‌گوید،
با دل کوچک من،
ساده‌تر از سخن ساده من
او مرا می‌فهمد‌
او مرا می‌خواند
او مرا می‌خواهد
او همه درد مرا می‌داند
یاد او ذکر من است،
در غم و در شادی
چون به غم می‌نگرم،
آن زمان رقص‌کنان می‌خندم
که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است
او خداییست که همواره مرا می‌خواهد
او مرا می‌خواند
او همه درد مرا می‌داند...

خدا نگهـــــــــــــــدار

گاهی باید نباشی...

تا بفهمی نبودنت واسه کی مهمه...

اونوقته که میفهمی باید همیشه با کی باشی...

 

دقـ ـایـ ـقی در زنـ ـدگـ ـی هستـ ـند...!

کـ ـه دلـ ـت بـ ـرای کسـ ـی آنـ ـقـ ـدر تنـ ـگ میشـ ـود...!

کـ ـه میخـ ـواهـ ـی "او "را از رویـ ـاهایـ ـت بیـ ـرون بکشـ ـی...!

و در دنیـ ـای واقـ ـعی بغلـ ـش کنـ ـی...!

 

قـ ـلـ ـب عـ ـزیـ ـز لـ ـطـ ـفـ ـا خـ ـفـ ـه شـ ـو...!

و در هـ ـمـ ـه کـ ـارهـ ـا دخـ ـالـ ـت نـ ـکـ ـن...!

هـ ـمـ ـان کـ ـه خـ ـون "پـ ـمـ ـپـ ـاژ"کـ ـنـ ـی کـ ـافـ ـیـ ـسـ ـت...!

اگـ ـر هـ ـم خـ ـسـ ـتـ ـه شـ ـدی...!

اجـ ـبـ ـاری نـ ـیـ ـسـ ـت بـ ـه کـ ـار...!

 

دیـ ـشـ ـب...!

قـ ـصـ ـه ات را بـ ـرای کـ ـسـ ـی مـ ـی گـ ـفـ ـتـ ـم...!

بـ ـاز دوبـ ـاره عـ ـاشـ ـقـ ـت شـ ـدم...!

 

نپـ ـرس...!!

هـ ـیـ ـچ نـ ـپـ ـرس از دلـ ـم...!

هـ ـمـ ـیـ ـن"چـ ـه خـ ـبـ ـر"...؟

هـ ـمـ ـیـ ـن "چـ ـه مـ ـیـ ـکـ ـنـ ـی ایـ ـن روزهـ ـا..؟"

سـ ـوال بدی سـ ـت...!!!!!

 

جـ ـالـ ـب اسـ ـت...!

آنـ ـان کـ ـه بـ ـودنـ ـت را نـ ـمـ ـی بـ ـینـ ـند...!

نـ ـبـ ـودنـ ـت را نـ ـامـ ـردی مـ ـخـ ـوانـ ـند...!

کمکم کن دیوونه میشم....

دلمو! غم گرفته

سرمو! درد گرفته

زندگیمو! ماتم گرفته

چشم هامو! اشک گرفته

روحمو! فرشته غم اسیر گرفته

 

دیگه هیچی از خودم ندارم بجز خدایی که همه ی این ها رو بهم داده

خدا جون...

حالا که چیزی بجز خودت ندارم

 

کمکم کن! 

نفــــــــــــــــــــــسم



دلم برات تنگ شده

کاش میتونستم بهت اس بدم

ولی به خاطر کا اشتباهی که کردم نمیتونم

کاش پیامتو پاک کرده بودم که اینجوری نگران نبودم

خاک تو سرم شده عزیزم

باز هـــــــــم


برای دوست داشتنت

محتاج دیدنت نیستم..


اگر چه نگاهت آرامم می کند

محتاج سخن گفتن با تو نیستم ...

اگر چه صدایت دلم را می لرزاند

محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم...

اگر چه برای تکیه کردن ، شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است

دوست دارم

نگاهت کنم ... صدایت را بشنوم...به تو تکیه کنم

دوست دارم بدانی

حتی اگر کنارم نباشی...

باز هم

نگاهت می کنم ... صدایت را می شنوم ... به تو تکیه می کنم

.
.
.
همیشه با منی و همیشه با تو هستم هر جا که باشی.به یادتم و نمیدانم چرا دوستت دارم


تولدت مبارک

چه لطيف است حس آغازي دوباره،و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس...

و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن!و چه اندازه شيرين است امروز...روز ميلاد...

روز تو!روزي که تو آغاز شدي!تولد مبارک

 

هرسال وقتي.....(تاريخ تولد)......هزاران شهاب به سمت زمين هجوم مياوردناز خودم

 

 

مي پرسيدم چه اتفاقي افتاده که آسمونيا ميخوان خودشونو به زمين برسونن؟.... و امسال فهميدم

اونا به پيشواز حضور مسافري ميان که زمينوبا گامهاي مهربونش نوازش کرد تا سفرشو از خودش به

خدا شروع کنه ....تولدت مبارک

 

باور کن ماههاست زيباترين جملات را براي امروز کنارمي گذارم، امشب اما همه جملات فرار

 

 کرده اند، همينطور بي وزن و بي هوا آمدم بگويم.... تولدت مبارک

 

قشنگ ترين صداي زندگي تپش قلب توست با شکوه ترين روز دنيا تولد توست

 

 پس براي من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم

 

 

جاي هيچکس را هيچکس ديگر نميتواند پر کند !مهربانم :

تولدت مبارک

 

عزيزم به اندازه تمام کساني که نميشناسم دوستت دارم و سبدي از گلهاي ياس و پونه

 

 با يه آسمون ستاره تقديم تو به خاطر تولد زيبايت.Happy Birthdey

 

خواستم برايت هديه بگيرم گل گفت: که مرا بفرست که مظهر زيباييم برگ گفت: که مرا بفرست

 

 که مظهر ايستادگي ام بيد گفت: که مرا بفرست که مظهر ادبم که هميشه سر به زير دارم به فکر فرو

رفتم وسرم را به زير انداختم به ناگاه قلبم را ديدم که بهترين چيز در زندگيم هست به ناگه فرياد زدم که

قلبم را مي فرستم چون اوخود زيباست، مظهرايستادگيست سر به زيرو با نجابتست تولدت مبارک

 

روز تولدت شد و نيستم اما كنار تو كاشكي مي شد كه جونمو هديه بدم براي تو

 

بيا بهش تو رويامون رنگ حقيقت بپاشيم ميخوام برات تو روياهام جشن تولد بگيرم از لحظه لحظه هاي

 جشن تو خيالم عكس بگيرم من باشم و تو باشي و فرشته هاي آسمون چراغوني جشنمون، ستاره

 هاي كهكشون به جاي شمع ميخوام برات غمهات و آتيش بزنم هر چي غم و غصه داري يك شبه آتيش

بزنم تو غمهات و فوت بكني منم ستاره بيارم اشک چشاتو پاک کنم نور ستاره بكارم كهكشونو ستاره

هاش درياو موج و ماهياش بيابونا و بركه هاش بارون و قطره قطره هاش با هفت تا آسمون پر از گلاي ياس

 وميخک بال فرشته ها و عشق و اشتياق و پولک عاشقتو يه قلب بي قرار و کوچک فقط مي خوان بهت

 بگن :..... تولدت مبارک



دوست دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت

دلم براي تو که نه...

براي تو که نه ... ولي براي (روزهــاي با هــم

 بــودنـــمان) تنگ شده

براي تو که نه ... ولي براي (مواظب خودت باش) شنيدن
 تنگ شده

براي تو که نه ... ولي براي (دلـــي کــه نــگرانم مي
 شد) تنگ شده

براي تو که نه ... ولي براي (شــب خــوش بـوس گفتنت) تنگ شده
...
براي تو که نه ...

راستش ...

براي اينها هم نه...!


+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سلام بچه ها من برگشتم

معذرت میخوام چند وقتی به خاطر درس و اینا نبودم

خب بذار یکمی از خودمون بگم

ما چند روزه پیش بازم با همدیگه حرفمون شد

یعنی تا نزدیکیه قهر کردن پیش رفتیم

منم اون متن بالا را داشتم میذاشتم توی وبلاگ

که نمیدونم باز چی شد

که بهم نزدیم

واقعا این ارتباط برای خودمم جالب شده

واقعا برام خیلی عزیز شده

امروز خیلی سر به سرش گذاشتم

که وقتی منو دیدی میخوای با من چیکار کنی

خیلی دوسش دارم

ولی حس میکنم نمیفهمه دوسش دارم

خیلی برام عزیز شده

میدونید امروز بهم چی گفت

بهم گفت اگه صبح ها بلند نشی و بهم اس ندی من نمیتونم درس بخونم

ولی نمیدونه که من پنجشنبه ها

تا ساعتای 10 و 11 میخوابم..ولی نمیدونه که من هشدارگوشیمو گذاشتم روی ساعت6 و

15 دقیقه تا بیدار شم بهش بگم صبحت بخیر

خیلی خیلی دوست دارم

نمیدونمم این دوستی من از سره چیه

منی که حالا نشده ببینمت

فقط میدونم

دوست دارم

بچه ها الان داریم با هم چت میکنیم

الان میخوام بهش بگم یه پی ام بده در مورده رابطمون

بهش گفتم (هر چی دوست داری بگو بدوووووو)
گفت
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
 می‌دانم که می‌دانی چقدر دوستت دارم

می‌دانی که می‌دانم چه اندازه جوانی ات را دوست داری

بگذار سال‌هایمان بگذرد نازنین

چین و چروک صورتت که زیاد شود

خواهی‌ دید چقدر پیری ات را بیشتر دوست دارم

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
اینم از جملش که درموردمون گفت

خیلی هم تعجب کرده هی میگه آخه واسه چی باید یه جمله بگم
بیا عزیزدلم

میخواستم بذارم اینجا

دیدی حالا

خودشم گفت این جمله را خیلی دوست دارم
+++++++++++++++++++++++++++++++++
 پاهایم نمیکشد "/>

نباید هم بکشد "/>

کشیدن کار دست است "/>

با دستانم یک دایره میکشم "/>

یک طرف نام تو را مینویسم "/>

طرف دیگر نام خودم "/>

دایره است دیگر "/>

شاید روزی به هم رسیدیم"/>

+++++++++++++++++++++++++++++++++++
اگه تو اینو دوست داری...
منم تو را خیلی دوست دارم

خب میدونی باید 2 ساعت دیگه بری مدرسه
میدونی وقتی میری مدرسه چقدر دلم هوات را میکنه
خیلی برام عزیزشدی
برو خوش باش دلمو بردی با خودت
عاشق صداتم..کاش بشه یه روزی بشینی جلوم و برام بخندی
و قصه ی تقلب را تعریف کنی...کاش بشه یه روزی همینطوری که میگی دستت را حلقه کنی دوره کمرم
همینطوری که میگی بوسم کنی
خودتم دیروز قول دادی اگه بیرون نرفتم
یه لبی ازم بگیری که تا آخر عمرم یادم نره

قول دادیا
میدونم حالا میگی این پسره چقدر عقده ای
ولی بابا شوخی کردم
دوس داری بوسم کن...دوس داری نکن
حالا تا اون روز
کی مرده کی زنده
بذار بازم بهت بگم
مراقب قلبت باش
مراقب چشمای خوشگلت باش
چون هرکسی لیاقت نگاه کردنشو نداره
عزیز دلم
اینو را نوشتم اینجا که امروز خوب حواستو به درست جمع کنی
امروز که گفتی تا اس ندی هیچی از درس نمیفهمم
میخوام بهم قول بدی یه دونه دکتر با شخصیت بشی
حالا یا دکتر من...یعنی ماله من...یه دکتره هر خوشبخت دیگه ای...یعنی ماله هر کس دیگه ای
هر چی خدا بخواد
اینو خدا باید بگه که سرنوشت ما چطوری میشه
یا بهم میرسیم یا هم نمیرسیم و به یاد هم تا آخرین نفس میمیونیم

آخرین جمله ی من

عزیز دلم دوست دارم
دکتر شدن تو ... آرزوی منه...
باید برام دکتر بشی
اونم دکتره مغز و اعصاب



فدای همه ی مهربونیات

به سلامتی خودت که عزیزترین و بهترینی توی زندگی من


++++++++++++++++++++++++
دوست دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت
++++++++++++++++++++++++



اینم جمله ای بود که وقتی باهم آشتی کردیم توی بیمارستان برات فرستادم
------------------------------------------------------------------------------------

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com عشق عزیزم تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com


 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com من به دوچیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com


 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com به دو چیز اعتقاد دارم یکی خدا و دیگری تو تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com


 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com من در این دنیا دوچیز می خوام یکی تو ودیگری خوشبختی تو تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

***************************************************************************

کجایی دلم داره نقطه میشه

سلام عزیز دلم

کجایی که دیوونت شدم

اعصابمم خیلی خورده

نمیدونم کجا رفتی

پیام بهم دادی

ولی نتونستم بخونم

از بس اعصابم خورده

ولی طوری نیس گلم

کجایی

اوهوی خانم خودم

دوست دارم

خودت میدونی چقدرررررررررررررررررررررررررر ر  ر  ر ر ر  ر ر رر ر ر ر ر ر ر ر  ر

عزیز دلمی خله

وای آخه چرا من اینقدر صدات را دوست دارم

نمیدونم چرا

وقتی صدات را میشنوم

راحت میشم که تو را دارم و به یادمی

دیدی ایندفعه چقدر واست حرف زدم

اصلا حواسم نبود

نذاشتم اصلا دوکلمه حرف بزنی

ببخشید خوب دیگه

چیکار کنم


زبونم دوست داشت هی حرف بزنه

اینقد دوست داشتم

هی بگم

دوست دارم

ولی نمیشد دیگه

خجالت میکشیدم ازت

الان میگم

دوست دارم

خیلی

عاشقتم

عشقممممممممممممممممممممممم م م ممم  مم ممممم  م م م م م م م  م  م م م م

خیلی خوشحالم که توی زندگیم گلی مثل تو دارم

بمیرم نازم

خیلی زود خوب شو